ميلاد حضرت مسيح(ع)
حضرت عيسي(ع) شش قرن قبل از پيامبر اسلام(ص)، در بيت اللحم به دنيا آمد. ايشان به فرمان خداوند، به گونهاي اعجازآميز از مادري باكره و مقدس متولد شد و سپس در گهواره شروع به سخن گفتن كرد و پيامبري خود را بشارت داد. زمان جواني حضرت عيسي(ع) دوره بحراني تاريخ يهود است. يهوديان تحت سيطره روميان چشم انتظار موعودي نجات بخش بودند. با اين حال با ظهور مسيح(ع)، عليرغم ديدن نشانهها و معجزات بر حق آن حضرت، باز هم با ايشان به مخالفت برخاستند. آن حضرت در دوران حيات خود به موعظه و شفاي بيماران ميپرداخت و در تعليمات خويش، بيشتر از تمثيل بهره ميگرفت. معجزات فراوان، تبيين مسائل اخلاقي به همراه مثالها، شفاي بيمارانِ علاجناپذير و بالاخره پافشاري بر اطاعت از شريعت و پرستش خداي يكتا باعث شد تا تعداد زيادي گرد وي جمع شوند. خداوند مسيح(ع) را به آسمانها برد و يهوديان فردي شبيه به عيسي(ع) را به صليب كشيدند. در روايات اسلامي و شيعي، بازگشت مسيح(ع) در زمان ظهور حضرت مهدي موعود(عج) تصريح شده و به نمازگزاردن آن حضرت پشت سر امام عصر اشاره گرديده است. كتاب حضرت عيسي(ع) انجيل نام دارد.
انجيل برنابا
انجیل برنابا، نام کتابی است منسوب به برنابا که از مسیحیان عصر رسولان شمرده شده است. آنگونه که از کتاب اعمال رسولان بر میآید، نام اصلی برنابا، یوسف، از خاندان لاوی و متولد قبرس بوده است. در عهد جدید از وی به عنوان مردی صالح یاد شده است. او کسی است که پولس را نزد رسولان آورد و داستان پولس و ایمان آوردن وی را برای آنان نقل نمود. وی پولس را به عنوان همکار خویش به انطاکیه می آورد و پس از آن بارها و بارها با وی به سفرهای تبلیغی میرود، اما این همکاری مدت زیادی دوام نمی آورد. پولس و برنابا با یکدیگر اختلاف پیدا میکنند و نهایتا از یکدیگر جدا میشوند.
گذشته از کتاب اعمال رسولان، نام برنابا در رسالات پولس نیز آمده است. البته پولس در جایی وی را متهم به نفاق و دورویی مینماید که این مسأله را میتوان در ادامهی اختلافات آن دو ارزیابی نمود.
انجیل برنابا در گزارشهای تاریخی
گفته میشود که در تاریخ، بارها از انجیلی به نام انجیل برنابا سخن به میان آمده است.طبق نقلهای موجود، این انجیل برای اولین بار و به طور مشخص در قانون نامهی کلیساهای غربی که در سال 382 میلادی منتشر گردید تحریم شد. پاپ داماسوس در سال 383 میلادی نسخهای از این انجیل را به دست آورده و آن را در کتابخانهی خود قرار میدهد. پاپ گلاسیوس اول که در قرن پنجم میلادی میزیسته، این انجیل را جزء انجیلهای ممنوعه اعلام میکند.
فوتیوس، اسقف استانبول در قرن نهم میلادی، در مجموعه قوانین کلیسایی خویش، خواندن این انجیل را تحریم مینماید و در نهایت اینکه پاپ گلاسیوس دوم در سال 1118 میلادی خواندن آن را تحریم مینماید.
با این حال در هیچ یک از منابع تاریخی، گزارشی را از محتوای این انجیل نمی توان یافت.همین مسأله، محققان را با مشکلی جدی روبرو نموده است.
محتوای انجیل برنابا
یکی از مهمترین علل معتبر دانستن این انجیل از سوی برخی مسلمانان، محتوای این انجیل است. دو ویژگی برجستهی این انجیل تصریح به اصل توحید و ذکر نام پیامبر اسلام است. در این انجیل که دارای 222باب است، بارها بر یگانگی خداوند تصریح شده است و الوهیت حضرت مسیح نیز به شدت انکار شده است. همچنین بارها به روشنی نام پیامبر اسلام ذکر شده است.(به عنوان مثال در بابهای 35، 36، 39، 41، 42، 43، 44 و 54 نام پیامبر و توصیفات آن حضرت آمده است).
نظرات علمای اسلام درباره این انجیل
مرحوم آیت ا... بهجت درباره انجیل برنابا می فرمایند:
انجیل برنابا با اناجیل اربعه مخالف است. جهات عجیبه و شواهد صدقی در آن است که خدا می داند چقدر به اسلام نزدیک است از جمله تحریم لحم خنزیر...بله دو سه جایی یادم می آید که این (کتاب) با اسلام مخالفت دارد. فقط چیزی که هست این است که این دو سه جا هم داخل در انجیل برنابا شده است...اما مخالفتهای صریحی با دیگر اناجیل دارد که سبب شده بگویند این انجیل مجعول است با آنکه هر کسی که این انجیل را ببیند یقین پیدا میکند که (قسمت)زیادش همان بیانات خود حضرت عیسی ع است...اگرچه الفاظ آن شبیه قرآن نیست، نه در معانی و نه در الفاظ اما خیلی شبیه به روایات عالی ما است... من انجیل برنابا را به زبان گرجی دیده ام که روی پارچه بوده و جلدش هم چرم نبود بلکه تخته (= چوب) بود. آقای مرعشی نجفی آن را به آقا طباطبایی داد و گفت این چند سال قدمت دارد؟ آقا طباطبایی گفت: حدس می زنم پانصد سال! که الآن هم پنجاه سال از آن تاریخ می گذرد. آقا مرعشی گفت: این را نگه داشته ایم تا اگر کسی را یافتیم که به زبان گرجی وارد بود آن را به فارسی یا عربی ترجمه کند. که هر چه قدیمی تر باشد به صحت و درستی نزدیکتر است... .
همچنین آیت ا... محمد صادقی تهرانی در مورد انجیل برنابا می گوید:
جرم انجیل برنابا مخالفت شدید آن با تعالیم پولس است. این انجیل بر خلاف سایر اناجیل موضوع صلیب (به دار آویختن) مسیح را شدیداً انكار و آن را زشتترین نسبت ناروا به وی می داند. عنوان تثلیث را از میان میبرد و توحید حقیقی الهى را اثبات میکند. برخلاف پولس كه شریعت عمل را نسخ کرد، تنها راه سعادت را داشتن توامان عقیده و عمل پاك میداند. وی با پولس که نجات امت را تنها مرهون محبت مسیح و اعتقاد به تثلیث میداند و به نام دین، مسیحیان را در انجام هرگونه عمل منافی عفت آزاد گذاشت (و به همین سبب در مدت کمی پیروان بسیاری پیدا كرد)، مخالف است. پس از اسلام جرم دیگرى نیز بر آن افزوده شد و آن بشارات صریح و مكرر آن در مورد طلوع نور قدسى محمّدى است. همه اینها سبب شد تا استفاده از این انجیل در بین مسیحیان متروک شود.
لازم به ذکر است برخی محققان غربیِ معتقد به جعل نیز به خاطر ویژگیهای متن حتی اذعان دارند که این متن یک جعل فی البداهه در قرن ۱۴-۱۶ نیست بلکه معتقدند که منابع اولیهای از فرقههای غیر رسمی در اختیار جاعل بودهاست. در حالی که مسلمانان مدافع این انجیل متن آن را مربوط به برنابای واقعی میدانند که تغییراتی در اثر نسخه برداری و ترجمه و ... در طول تاریخ بر آن اتفاق افتادهاست.
نام محمّد(ص) از دیدگاه انجیل برنابا
مسیح بر اساس آنچه در انجیل برنابا ثبت شده است، در پاسخ سوال کاهنی که نام آن حضرت را پرسیده بود پاسخ داد: نام مسیا عجیب است، زیرا که خدا وقتی روان او را آفرید و او را در نور آسمانی گذاشت، برای او نامی انتخاب کرد. خدا فرمود: صبر کن ای محمّد! زیرا میخواهم برای تو (و فقط برای تو) بهشت و جهان خلق کنم. و میخواهم به خاطر تو بسیاری از خلایق [گناهکار] را که میبخشم. حتی هر که نام تو را مبارک، مبارک میکنم و هر که تو را لعنت کند [ و با تو دشمنی ورزد] ملعون [و دور از رحمت من] میشود.
و سپس فرمود: همانا نام مبارک او محمّد است. آن وقت همه مردم [که در اطراف یسوع بودند] با صدای بلند گفتند: ای خدا! پیامبر خود را به سوی ما بفرست. ای محمّد! خیلی زود برای خلاص جهان [از ظلم و فساد] بیا.
محمد، خاتم پیامبران از دیدگاه انجیل برنابا
در انجیل برنابا در مورد خاتمیت محمد(ص) میگوید: (۶) و به تحقیق پیامبران همه آمدند، مگر "رسول ا...". آنکه زود است بعد از من بیاید، زیرا که خدا میخواهد که من راه او را مهیا سازم. مسیح در آیه فوق از پیامبر پس از خود با عنوان "رسول ا..." و آخرین پیامبران یاد کرده و ایمان به رسالت آن محمد(ص) را با خاتمیت وی ملازم دانسته است. بر همین اساس هرکس که پس از پیامبر اسلام ادعای نبوت کند، از زمرهی پیامبران بیرون و از شیاطین و منحرفین جهان خواهد بود.
درانجیل برنابا که تمامی آیات آن بشارت به ظهور خاتمالنبیین، محمد است، درباره خاتمیت حضرت محمد(ص) فرماید: (۷) کاهن در جواب مسیح گفت آیا پیامبران دیگر بعد از آمدن پیامبر خدا خواهند آمد؟ (۸) پس یسوع در جواب فرمود: بعد از او پیامبران راستگو که از جانب خدا فرستاده شده باشند نخواهند آمد (۹) و لیکن جمع بسیاری از پیامبران دروغگو خواهند آمد و همین است که مرا غمگین میسازد.
ترجمه های فارسی انجیل برنابا
انجیل برنابا در ایران توسط دو مترجم ترجمه شدهاست، اولین ترجمه مربوط به علّامه حیدرقلی سردار کابلی از روی متنهای عربی و انگلیسی است و ترجمه دوم که جدیدا به بازار آمده از مرتضی فهیم کرمانی است. نسخه ترجمه شده توسط سردار کابلی به خاطر نثر قدیمی که دارد، بخشهایی از آن سخت فهم است، اما این اشکالات در ترجمه فهیم کرمانی وجود ندارد و ترجمهای روان و امروزی ارائه شدهاست. فهیم کرمانی ترجمه این کتاب را به درخواست سید محمود طالقانی در زندان قصر انجام دادهاست. آیت ا... طالقانی، دکتر خلیل سعادت (محقق مسیحی و مترجم انجیل برنابا به عربی)، سید محمد رشید رضا، سردار کابلی و جمشيد غلامی نهاد برای این کتاب مقدمه نوشتهاند.
ناشران انجیل برنابا:
نشر المعی(سردار کابلی)
نشر نیایش(سردار کابلی)
نشر صحیفه خرد(مرتضی فهیم کرمانی)
مسيح(ع) در كنار حضرت مهدي(ع)
ضرورت همة اديان الهي ظهور منجي حقيقي در آخرالزمان است و وعده خداوند و پيامبران بزرگ الهي در ظهور آن بزرگوار و برقراري صلح و عدالت در جهان است.
عقل و فطرت و وجدانهاي بيدار و تجارب بشري نيز اين معنا را تأييد مينمايد كه سمت و سوي كاروان بشريت به سوي حكومت واحد جهاني عدالتخواه و عدالتپرور اخلاقي است.
قرآن كريم و روايات اسلامي نيز بر اين معنا تأكيد و تصريح دارد كه صالحان، وارثان زمين خواهند شد. در زمان ظهور حضرت مهدي، مسيح(ع) نزول خواهند كرد و در ركاب آن بزرگوار و پشت سر آن بزرگوار اقامه نماز خواهند نمود و اين به مفهوم خاتميت و خاتمالاوصياء بودن آن بزرگوار است. در روايت آمده كه آن بزرگوار به حضرت مسيح(ع) احترام نموده و مسيح(ع) گويد، كسي را نرسد كه بر ائمه اهل البيت(ع) تقدم بجويد و حق تقدم با شماست.
در روايات ما بحث نزول حضرت مسيح(ع) است، نه ظهور آن بزرگوار؛ و اين دو تعبير و عنوان بسيار متفاوت است. يكي نشانگر غيبت و ديگري نشاندهنده عروج و رفع الي ا... و نزول مجدد است.
دربارة حضرت ولي عصر ـ ارواحنا فداه ـ اين عنوان به كار نرفته بلكه عنوان غيبت، عصر غيبت و عصر ظهور به كار رفته است. يعني او در ميان ماست ولي از چشم ما به حسب ظاهر غايب است نه اينكه خداوند متعال او را به سوي خودش برده باشد، و يا به عقيده مسيحيت آن بزرگوار را به دار آويخته باشند و به ملكوت الهي رفته باشد.
دربارة حضرت ولي عصر ـ ارواحنا فداه ـ اين عنوان به كار نرفته بلكه عنوان غيبت، عصر غيبت و عصر ظهور به كار رفته است. يعني او در ميان ماست ولي از چشم ما به حسب ظاهر غايب است نه اينكه خداوند متعال او را به سوي خودش برده باشد، و يا به عقيده مسيحيت آن بزرگوار را به دار آويخته باشند و به ملكوت الهي رفته باشد.
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.